این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
اخراجیها، فیلمها، (1385، 1387 و ۱۳۸۹ ش) سهگانۀ کمدی سینمایی، بهترتیب، با موضوع دفاع مقدس، آزادگان جنگ تحمیلی و انتخابات ریاستجمهوری به نویسندگی و کارگردانی مسعود دهنمکی.
دهنمکی در ۸ دی ۱۳۴۸، در شهرستان اهر در آذربایجان شرقی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و در ۱۳۵۸ ش، همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد؛ او در فاصلۀ سالهای ۱۳۶۴-1367 ش، به جبهه رفت که بعدها، تأثیر این دوره در فیلمهایش بازتاب یافت (دهنمکی، «درباره ... »، بش؛ نیز نک: ادامۀ مقاله).
دهنمکی دانشآموختۀ کارشناسی علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی است و چندین اثر با موضوعات دینی و دفاع مقدس نگاشته است، ازجمله برکات صلوات (تهران: پرستا، ۱۳۹۶ ش)، بچههای حمزه (تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۹۷ ش) و احادیث قدسی (تهران: پرستا، ۱۴۰۱ ش) (برای فهرستی کامل از این آثار، نک: دهنمکی، «کتب»، بش). او افزونبر فعالیت در عرصۀ کارگردانی و نویسندگی، روزنامهنگار و فعال سیاسی هم است و سردبیری هفتهنامههای شلمچه (1375-1377 ش)و جبهه (1377- 1379 ش) و صبح (1379-1380 ش) و ماهنامۀ صبح دوکوهه (1384-1391 ش) را برعهده داشته است (همو، «نشریات»، بش).
دهنمکی با ساخت فیلم مستند فقر و فحشا (1382 ش)، به دنیای تصویر وارد شد و اخراجیهای ۱ نخستین ساختۀ بلند سینمایی وی است (دهنمکی، «درباره»، بش)؛ او افزونبر سهگانۀ اخراجیها، چند مجموعۀ تلویزیونی را نیز کارگردانی کرده است، ازجمله معراجیها (1393 ش) (همو، «سریال»، بش).
اخراجیهای ۱: دهنمکی سبب ساخت این فیلم را بهتصویرکشیدن خاطرات حضورش در جبهه میداند، هرچند سالها بعد کتاب خاطرات خود را منتشر کرد (دهنمکی، «مصاحبه»). کارگردان سبب نامگذاری فیلم را آشنایی با گروهی میداند که در فاصلۀ سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ ش، به گردان سلمان آمدند و ازآنجاکه با رزمندگان همگون نبودند، مسئولان تصمیم گرفتند آنها را اخراج کنند؛ اما با میانجیگری دهنمکی، که در آن زمان، مسئول دستهای در گروهان ۱ این گردان بود، این افراد جذب گردان وی شدند. برخی شخصیتها مانند مجید سوزوکی نمونۀ واقعی داشتهاند که در فیلمنامه قصهپردازی شده است (همان). دهنمکی سبب بهکارگیری زبان طنز را در این اثر سخنگفتن به فطرت مشترک همۀ انسانها میداند؛ زبانی که پیش از آن هم در نشریاتش، برای ارتباط مؤثرتر با مخاطب به کار گرفته بود (نک: اباذری و خورشیدنام، ص ۱۲).
اخراجیهای ۱ روایت جوانی بهنام مجید صفایی ملقب به مجید سوزوکی از داشمشدیهای جنوب شهر تهران است که دلدادۀ خواهر شهیدی به نام نرگس میشود؛ اما عباس، برادر دیگر دختر با ازدواج آنها مخالف است. ازسوی دیگر، پدر نرگس، میرزا، که فردی عارفمسلک است، شرط رسیدن دو دلداده را سربهراهشدن مجید قرار میدهد. روزی، سید مرتضی، دوست عباس، برادر نرگس، برای خداحافظی از آنها و رفتن به جبهه با جعبۀ شیرینی نزد خانوادۀ نرگس میرود و مجید به خیال اینکه او خواستگار دختر است، تصمیم میگیرد تا برای رفتن به جبهه ثبتنام کند و بهاصطلاح، قافیه را به حریف نبازد؛ بنابراین، با دوستانش، بایرام، مصطفی و امیر، به مسجد محل میرود؛ اما همۀ آنها همراه بیژن، یکی از اهالی خلافکار محل، در گزینش رد میشوند و سرانجام، با پادرمیانی میرزا و حاجی (روحانی محل)، حاج صالح (مسئول گزینش) مجوز اعزام به جبهه را به آنها میدهد؛ اما به محض رسیدن مجید و دوستانش به پادگان آموزشی، فرماندهان آنها را بهسبب رفتارهای خارج از عرف، اخراج میکنند. در این میان، صحبتهای حاج صالح، که اخراجیها بهسبب فرصتطلبیهایش، او را حاجی گرینف مینامند، بیتأثیر نیست. در راه بازگشت، سید مرتضی مجید و دوستانش را میبیند و از فرماندهان فرصتی چندروزه برای سربهراهکردن آنها میگیرد. چند روز نخست، آموزشهای سید مرتضی نتیجه نمیدهد و فرماندهان بار دیگر، تصمیم میگیرند که این گروه را اخراج کنند؛ اما سید مرتضی، با پذیرش مسئولیت، درصدد تنبیه خود برمیآید و نخست، حاجی و در ادامه، مجید و دوستانش و دیگر رزمندگان نیز به وی میپیوندند و بدینترتیب، فرماندهان از اخراج آنها منصرف میشوند. سرانجام، اخراجیها با آموزشهای سید مرتضی و تأثیرپذیری از روحیۀ ایثار دیگر رزمندگان، همراه نیروهای گردان برای عملیات آماده میشوند. در جریان عملیات، مجید و دوستانش دلاوریهایی از خود نشان میدهند و سرانجام، مجید شهید میشود (دهنمکی، فیلم ... ۱).
تهیهکنندگی این فیلم را با مدت زمان۱۰۴ دقیقه، حبیبالله کاسهساز بر عهده داشت و کامبیز دیرباز، اکبر عبدی، امین حیایی، سید جواد هاشمی، محمدرضا شریفینیا، علیرضا اوسیوند، ارژنگ امیرفضلی و نیوشا ضیغمی بهترتیب در نقش مجید سوزوکی، بایرام، بیژن، سید مرتضی، حاج صالح، مصطفی، امیر و نرگس بازی کردند؛ همچنین، فریدون شهبازیان ساخت موسیقی و حسن پویا فیلمبرداری این اثر را بر عهده داشتند (همان).
این فیلم در ۱۳۸۶ ش، اکران شد و توانست عنوان پرفروشترین فیلم را تا آن زمان، از آن خود کند؛ نیز در ۱۳۸۷ ش، کتاب آن با همین نام به همت انتشارات توفیق آفرین، منتشر شد (همو، «فیلم»، بش).
اخراجیهای ۱ در بیستوپنجمین دورۀ جشنوارۀ بینالمللی فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد («سیمرغ ... »، بش)، هرچند منتقدان بسیاری نیز داشت. گفته میشود سبب استقبال از این فیلم تمایل بسیار جامعه به فراموشکردن دورۀ جنگ بوده است. دراینبین، شاید بتوان مهمترین نقطۀ قوت این فیلم را ایجاد جریانی ساختارشکنانه در سینمای دفاع مقدس دانست، هرچند پیش از آن، تا حدی این ساختارشکنی را فیلم لیلی با من است انجام داده بود (اباذری و خورشیدنام، ص ۱۱؛ «قصه ... »، بش؛ برای شرح این ساختارشکنی، نک: حسینی سروری و دیگران، ص ۱۱)
اخراجیهای ۲، پس از استقبال تماشاگران از اخراجیهای ۱، گروه تولیدکننده تصمیم گرفتند فیلمی دیگر در ادامۀ آن بسازند. به گفتۀ نویسنده، طرح اصلی داستان براساس حادثۀ هواپیماربایی در ۱۳۶۴ ش بود که اعضای گروه منافقین خلق هواپیمای مسافربری خطوط هوایی جمهوری اسلامی ایران را در خاک عراق نشاندند و مسافران آن را برای بازدید از اسیران ایرانی به اردوگاه شمارۀ ۶ (رُمادی) بردند (دهنمکی، «مصاحبه»).
اخراجیهای ۲ روایت اسیرشدن باقیماندۀ نیروهای گردان است. پس از شهادت مجید سوزوکی، نیروهای عراقی مجروحان را به شهادت میرسانند و نیروهای گردان ازجمله اخراجیها را اسیر میکنند. آنها به اردوگاهی منتقل میشوند که در آنجا، شخصی به نام رسول، از قدیمترین اسیران، سرپرست دیگران است. او واسطه و مترجم بین اسیران و بعثیهاست و به قولی، «یکی به نعل میزند و یکی به میخ». در اردوگاه، اسیران یکدست نیستند و بین آنها، قاچاقچیان و افراد سابقهدار هم دیده میشوند که سرگروه آنها شخصی به نام اسی است (دهنمکی، فیلم ... ۲).
از سوی دیگر، خانوادۀ هواپیماربایان در جریان سفر به مشهد مقدس گرفتار هواپیماربایی اعضای سازمان مجاهدین خلق میشوند. هواپیماربایان زن و مردی جواناند که بهظاهر، میخواهند از کشوری بیطرف پناهندگی بگیرند؛ اما به خواست مرد، هواپیما در فرودگاه ناصریۀ بغداد فرود میآید؛ درحالیکه زن از این اقدام ناراضی است و متوجه میشود فریب مرد را خورده است (همان).
بعثیها برای دورکردن رزمندگان از فضای معنوی، موسیقی و ترانه از بلندگوی اردوگاه پخش و اخراجیها همراه با اسی و افرادش شروع میکنند به رقصیدن و این سبب اعتراض حاج مرتضی و فرمانده گردان میشود (همان).
در این میان، فرمانده اردوگاه عمامۀ حاجی، روحانی گردان را در بهداری پیدا میکند و میخواهد تا فرمانده و روحانی گردان خود را معرفی کنند؛ در غیر این صورت، همه تنبیه خواهند شد. روحانی که وضع را چنین میبیند، میخواهد که خود را معرفی کند؛ اما سید مرتضی مانع میشود. فردای آن روز، بعثیها حاجی و فرمانده را شناسایی میکنند و برای شکنجه میبرند. نخست، همه به رزمندهای از اقلیت مذهبی شک میکنند؛ اما رسول با دیدن بستههای سیگار دست اسی متوجه میشود که او حاجی و فرمانده را لو داده و پاداش گرفته است؛ بنابراین، با او گلاویز میشود و بعثیها هم رسول را شکنجه میکنند (همان).
در ادامه قرار میشود که بازرسان صلیب سرخ برای ثبتنام اسیران و مسافران هواپیمای ربودهشده به اردوگاه بیایند، فرمانده اردوگاه اسیران را تهدید میکند که اگر نزد میهمانان از وضعیت خود شکایت کنند و سرود نخوانند؛ آنها را به اردوگاه مفقودین و استخبارات خواهد فرستاد؛ همچنین، میخواهد که بین اسیران جدید و قدیم مسابقۀ فوتبال برگزار شود و پاداش گروه برنده ثبتنام در فهرست صلیب سرخ باشد. در این میان، اسی و گروهش و اخراجیها با این تصمیم موافقت میکنند و حاجی گرینف هم به بهانۀ مراقبتکردن از آنها، کنارشان قرار میگیرد. در مقابل، دیگر رزمندگان اسیر ازجمله حاجی، سید مرتضی، فرمانده و رسول، که درمییابند بعثیها از یکسو، قصد فریب آنها را دارند و میخواهند بینشان شکاف و تفرقه بیندازند و درنهایت، تصویری پشیمان و درمانده از آنها به دنیا نشان دهند و از سوی دیگر، وانمود کنند که مسافران هم خواستار پناهندگی به عراقاند، از این اقدام سرباز میزنند و شعار «الله اکبر» سر میدهند و هنگامی که رسول تصمیم آنها را به بعثیها اعلام میکند، او را با خود میبرند و سرپرستی جدید از گروه موافق به جای و میگمارند (همان).
در ادامه، صدای نالههای رسول زیر شکنجه سبب میشود تا حاجی به نمایندگی از گروه مخالف به بعثیها پیشنهاد دهد که بدون خواندن سرود و بازی فوتبال، در برنامه شرکت میکنند؛ به شرطی که آنها هم برضد ایران تبلیغات سیاسی نکنند. فرمانده اردوگاه هم میپذیرد و حاجی و رسول برای ضمانت سکوت اسیران در برابر بازرسان، نزدخود نگه میدارد (همان).
حاجی پیش از رفتن، هر دو گروه را به وحدت و همدلی در برابر بعثیها دعوت میکند و از سید مرتضی و فرمانده میخواهد به گروه اسی فرصت دهد تا سربهراه شوند. با بردن حاجی، بیژن، بایرام و امیر از گروه اسی کناره میگیرند و سید مرتضی میکوشد اسی و گروهش را با خود همراه کند (همان).
در ادامه، میهمانان از راه میرسند و با روبهروشدن اخراجیها با خانوادههایشان، مادر و خواهر مجید از شهادت او باخبر میشوند. در همین حین، مرد هواپیماربا از مسافران میخواهد که از عراق درخواست پناهندگی کنند؛ اما آنها درحالیکه فریاد «الله اکبر» سر میدهند، برگههای درخواست را پاره میکنند و همه یکصدا با موسیقی اسی و گروهش نوای «ای ایران! ای مرز پر گهر» سر میدهند (همان).
تهیهکنندگی این فیلم را نیز حبیبالله کاسهساز در ۱۱۴ دقیقه بر عهده داشت. حسام نواب صفوی و میرطاهر مظلومی بهترتیب، نقشهای رسول و اسی را بر عهده داشتند.(برای آگاهی از بازیگران دیگر نقشها، نک: بخش پیشین مقاله).
در اخراجیهای ۲، رسول جایگزین مجید سوزوکی است و کمابیش، راه او را ادامه میدهد و باتأثیرپذیری از منش و رفتار حاجی و دیگر رزمندگان، مانند مجید «عاقبتبهخیر» میشود؛ اتفاقی که برای اسی و گروهش هم رخ میدهد (دهنمکی، همان)؛ نیز هواپیما و مسافران با لباسها و گویشهای مختلف نماد ایران و ایرانیان است که همبستگی و و حدت را در برابر دشمن نشان میدهد (همو، «مصاحبه»).
این فیلم در نوروز ۱۳۸۸ ش، به نمایش درآمد و توانست عنوان پرفروشترین فیلم را از آن خود کند، هرچند منتقدان بسیاری بهسبب نقص فنی و حمایت مسئولان از آن انتقاد کردند (مولایی و کرمانی، ص ۹۰).
هرچند اخراجیهای ۳ ادامۀ سنت روایی سینمای دفاع مقدس است، موضوع آن از فضای جنگ و موضوعات مرتبط با آن فاصله میگیرد(حسینی سروری و دیگران، همانجا) و نمیتوان آن را در این حوزه بررسی کرد.
مآخذ: اباذری، یوسف و عباس خورشیدنام، «دربارۀ اخراجیها»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، تهران: انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ۱۳۹۳ ش، شم ۳۴؛ حسینی سروری، نجمه و دیگران، «فراز و فرود نقش رزمنده در روایت سهگانۀ اخراجیها»، مطالعات فرهنگ ـ ارتباطات، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، ۱۳۹۰ ش، شم ۴۷؛ دهنمکی، مسعود، اخراجیها (فیلم سینمایی)، حبیبالله کاسهساز، ۱۳۸۵ ش؛ «دربارۀ من»، دهنمکی، <www.dehnamaki.com> (دسترسی: ۲۵ شهریور ۱۴۰۳)؛ همو، «سریال»، همان؛ همو، «فیلم»، همان؛ همو، «کتب»، همان؛ همو، «مصاحبه ( اخراجیهای ۱ و ۲)»، فیلم مستند از ایده تا اکران، شبکۀ مستند صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۰۲ ش؛ همو، «نشریات» (نک: همین مآخذ، دهنمکی، «دربارۀ من»)؛ «سیمرغ بلورین فیلم برگزیدۀ مردم به اخراجیها میرسد» (بارگذای: ۱۹ بهمن ۱۳۸۶)، خبرگزاری مهر </www.mehrnews.com/news/445744> (دسترسی: ۲۵ شهریور ۱۴۰۳)؛ «قصۀ اخراجیها و ما زندونیهای ابد؛ ملودی غمگینی که دوست داشتیم» (بارگذاری: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲)، همان، </www.mehrnews.com/news/5770940> (دسترسی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳)؛ مولایی، محمدمهدی و حسین کرمانی، «تماشاگران سینمای ایران و استقبال از فیلمهای مردمپسند (مطالعۀ مخاطبان فیلم اخراجیهای ۲)»، جامعهشناسی هنر و ادبیات، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۹۰ ش، شم ۲.
گروه فرهنگی